
امام باقر و شیخین رضی الله عنهم
امام ابوحنیفه فرمود: به مدینه آمدم و به نزد امام محمد باقر رحمه الله رفتم، گفت: ای برادر عراقی! در مجلس ما ننشین.
من نشستم و گفتم: خداوند ترا صلاح بخشد، در مورد ابوبکر و عمر رضی الله عنهما چه میگویی؟
فرمود: خداوند ابوبکر و عمر را مورد رحمت و بخشش خود قرار دهد.
گفتم: پیروان شما در عراق میگویند که تو از آنان اظهار بیزاری مینمایی.
فرمود: پناه بر خدا! سوگند به پروردگار کعبه که آنان دروغ گفتند، آیا نمیدانی که علی، دخترش امکلثوم بنت فاطمه را به ازدواج عمر بن خطاب درآورد؟! و آیا نمیدانی که مادربزرگ امکلثوم خدیجه، سرور زنان بهشت و پدربزرگش رسول الله صلى الله علیه وسلم، خاتم پیامبران، سیدالمرسلین و پیامبر پروردگار جهانیان و مادرش فاطمه سرور زنان جهان و برادرانش حسن و حسین سرور جوانان بهشت و پدرش علی بن ابیطالب که در اسلام دارای شرف و فضیلت است، میباشد؟ اگر عُمر شایستهی همسری امکلثوم نمیبود، علی دخترش را به ازدواج عمر در نمیآورد.
گفتم: اگر نامهای به آنان بنویسی و این دروغی که بر شما بستهاند، را تکذیب کنی، مناسب است!
گفت: آنان نامهها را نمیپذیرند؛ من به تو آشکارا گفتم که این جا ننشین، قبول نکردی و نشستی، پس چه طور ممکن است که آنان از نامهای اطاعت میکنند؟!
نویسنده: امام محمد ابوزهره (ابوحنیفه حیاته و عصره، آراؤه و فقهه: ۱۴۴-۱۴۵٫)
ترجمه: عبدالستار حسین بر