
اندر حکایت “باد”
نویسنده: ولی الله رفیعی
یکم:
فصل پاییز که از راه میرسد، بادِ موسمی خشکی هم در شهر ما -گالیکش- و شهرهای همجوار، وزیدن میگیرد. تو گویی “پاییز” و “باد” در این شهر همداستانند که با هم میآیند و با هم میمانند.
دوم:
حکایت “باد” هم در این شهر بسی عجیب است!
وقتی شروع میکند به وزیدن، امان هر موجود زندهای را میبُرد، سلب آسایش میکند و مرتب زوزه میکشد. هر چه دَم دستش بیاید با خود میبرد؛ کیف و کفش و کلاه و چادر و… هم نمیگذارد. به اسباب و اساسیهٔ دستفروشهای کنار خیابان هم رحمی نمیآورد. حال عابران پیاده را هم خوب به جا میآورد. وای به حال کسی که لباسهای نازکی تنش باشد، بیچاره از خجالت آب میشود…
سوم:
بدون شک هر نعمت و راحت و آرامی که آدمی دارد از سوی خداوند مهر ورز است چه که خود میفرماید: “وَما بِکُمْ مِنْ نِعْمَهٍ فَمِنَ اللّٰه” و یکی از این نعمتها، نعمتِ “باد” است که خداوند از آن در قرآن با نام “مژده آور پیش از رحمتش(باران)” یاد کرده و میفرماید:”یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْرَیً بَیْنَ یَدَی رَحْمَتِهِ.”
و رسولخدا ﷺ میفرماید: “باد از رحمتهای خداوند به بندگان است، گاه پیامآور رحمت است و گاه با خود عذاب/کیفر میآورد، بنابراین از خداوند خیر آن را بخواهید و از شرَّش به او تعالی پناه آورید.”[مسند احمد (۱۳/۶۹) ، ﻭﺃﺑﻮ ﺩﺍﻭﺩ ( ۵۰۹۷ ) ، ﻭﺍﺑﻦُ ﻣﺎﺟﻪ ( ۳۸۵۹ )].
رسولخدا ﷺ در روایتی دیگر فرموده است: “به باد ناسزا مگویید؛ چنانچه امر ناخوشایندی از آن مشاهده کردید، پس به نیایش بخوانید: خداوندا! ما خیر این باد و خیر و خوبیّ که در آن است و خیری را که به آن دستور یافته است، از تو خواهانیم و از شرّ آن و شرّی که در آن است و به شری که به آن دستور یافته است به تو پناه میآوریم. “[ مسند ﺃﺣﻤﺪ (۳۵/۷۵) ، ﻭﺍﻟﺘِّﺮﻣﺬﻱ ( ۲۲۵۲ )]
و نیز از عبدالله بن عباس رضیالله عنهما روایت است که هر بار بادی میوزید رسولخدا ﷺ زانو میزد و اینطور دعا میکرد:
“ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺍﺟْﻌَﻠْﻬﺎ ﺭَﺣْﻤﺔً، ﻭﻻﺗَﺠْﻌَﻠْﻬﺎ ﻋَﺬﺍﺑًﺎ، ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺍﺟْﻌَﻠْﻬﺎ ﺭِﻳَﺎﺣًﺎ، ﻭﻻ ﺗَﺠْﻌَﻠْﻬﺎ ﺭِﻳﺤًﺎ”؛
خداوندا! این “باد” را رحمتی قرار ده و عذابی مگردان! خداوندا! از بادهای مژدهآور باران رحمتت بگردان و ویرانگرش قرار مده.”
[ﻣُﺴﻨَﺪُ ﺍﻟﺸَّﺎﻓﻌﻲِّ (ﺹ۸۱) ، ﻭ طبرﺍﻧﻲُّ در «ﺍﻟﺪُّﻋﺎﺀِ» ۳۰۳/۱].
و نیز وقتی باد خیلی شدید میشد میگفت:
“ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﻟِﻘَﺤًﺎ ﻻ ﻋَﻘِﻴﻤًﺎ”؛ خداوندا! بارانزا باشد نه عقیم و بیآب.”[ مستدرک حاکم(۴/۳۱۸).]
و بنابر فرمودهٔ رسولخداﷺ “باد به فرمان خداوند میوزد، پس آن را نفرین نکنید؛ زیرا هر کس چیزی را نفرین کند، اگر آن چیز مستحق نفرین نباشد، نفرین به شخص نفرین کننده باز میگردد.”
چهارم:
عموما کسی به “باد” دشنام میدهد که
۱. باد را بذاته عامل قهر/خشم طبیعت میداند و فرمان الهی را در وزش آن بیاثر میانگارد که این به نوعی شرک است؛
۲. باد را مخلوق و مامور خداوند میداند و فحش و ناسزا نثارش میکند که این شایستهٔ مقام یک مسلمان نیست.
پنجم:
باری، اسباب وزش بادها را انکار نمیکنیم اما براستی چه کسی جز خداوندِ درستکار دانا، پدید آورندهٔ بادها است؟
از مُسبِّب میرسد هر خیر و شر
نیست اسباب و وسایط ای پدر
جـز خیالی منعقد بر شاهراه
تا بماند دَور غفلت چند گاه