
دغدغه و نگرانی این روزهای مردم !
خبرهای اقتصادی صدر پیگیرهای مردم است . امروز دلار به سیزده تومان رسید و نحسی این سیزده بی تقصیر ؛ چیزهایی را در بازار کمیاب کرد. پوشک بچه هم جزوه این اقلام بود که حالا برای خانواده های بچه دار ؛ دغدغه اصلی است ! سطح مطالبه به این حد نزول کرده !
وقتی ونزوئلا تورمش به حد خفگی ملتش رسیده بود ، با خودم گفتم : حتما مادورو حالش خوب است که به خاطر تحریم های آمریکا ، نگران مردمش نیست !
صف طولانی مردم برای خرید دستمال توالت و قفسه خالی فروشگاه ها را می بیند و متکبرانه ، ژست ضد امپریالیستی می گیرد و به خیالش ؛ مردم برایش هورا می کشند .. اوج فلاکت مردم و صحنه هایی که در سطل زباله؛ دنبال خوراکی هستند، دل آدم را به درد می آورد و خبر ندارد قهرمان ماندن در نقش چگوارا و کاسترو ؛ دیگر تاریخ مصرف اش گذشته و مردم قربانی اداهای او هستند .
با کمبود پوشک بچه در بازار و خالی بودن قفسه فروشگاه ها ؛ یاد ونزوئلا افتادم و تصور این که تا مدتی دیگر ، برای دستمال کاغذی و پوشک بچه ، صف های دهه شصت را ببینیم … بازار ما ، چقدر تاب می آورد؟
این همه خبر از لو رفتن انبار مایحتاج مردم که عرض مدت کمی ، احتکار شده ؛ از کدام وحشت خبر می دهد ؟ کدام حرص و کدام طمع ؟ باید باور کنیم که عده ای زالو ، گلوی مردم را فشرده و می مکند و کم هم نیستند؛ پس انسانیت چه شد ؟ دولت چه می کند ؟ یعنی باید باور کنیم که داریم همدیگر را می خوریم و حتی به شیرخشک و پوشک بچه هم رحم نمی کنیم ؟ تا کدام درجه ؛ سقوط کرده ایم که ضعیف ترین قشر جامعه را نشانه رفته ایم ؟ تدابیر امنیتی دولت کدام حوزه فعال است ؟ دیوهای آدم نما را باید رصد و مهار کنند؛ یا فقط زورشان به منتقدین می رسد ؟
نیروهای امنیتی و تدابیرشان ؛ بلداند نماز عید قربان اهل سنت را تهدید و تعطیل کنند که کمترین آسیبی به جامعه نمی زند؛ یا باید دنبال محتکرینی باشد که شبانه مایحتاج مردم را در انبارها، قایم می کنند ؟ کدام خطراش بیشتر است؟ دندان تیز گرگان شب که اقتصاد را فلج کرده اند را باید شکست یا برای ملتی مومن، شاخه و شانه کشید ؟
بین این همه سردرگمی و بی خبری از اوضاع فردا ؛ یکی نیست که بگوید :
رو به کجا می رویم ؟
ما که ادعای مدیریت دنیا را داشتیم ؛ حالا لنگ پیش بینی قیمت پوشک بچه ایم !
آقای روحانی حواست هست ؟